English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (555 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
toll traverse U وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wharfage U وجهی که برای استفاده ازبارانداز پرداخت میشود حق باراندازی
ransom U وجهی که جهت جلوگیری از ضبط اموال پرداخت میشود
ransoms U وجهی که جهت جلوگیری از ضبط اموال پرداخت میشود
burse U بورس وجهی که برای کمک هزینه تحصیلی داده میشود
carnet U اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
pin money U وجهی که شوهر به همسر خود برای حوایج خصوصی و شخصیش می پردازد و زن با صرف ان باید وضع فاهری خود رامتناسب با موقعیت اجتماعی شوهرش بیاراید
warehousing system U روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
promotion money U دستمزدی که به موسسین شرکت برای خدماتشان پرداخت میشود
ransoms U وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ransom U وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
appearance money U پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود
lattice design U طرح شبکه ای [این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
reserving U مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserve U مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserves U مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
sets of bill U نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
toll thorough U وجهی که بابت گذشتن ازمعابر عمومی یا شاهراههاپرداخت میشود
watt U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
retaining fee U وجهی که بطور مستمرپرداخت به وکیل پرداخت شودتا از خدمات حقوقی اومستمرا" استفاده شود یا اورا از قبول وکالت طرف مقابل بازدارند
Industrial Park U [طراحی املاک برای استفاده صنعتی در قرن نوزدهم در منچستر]
due bill U در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
pay as you go principle U اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
personals U بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
cold thrust U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold test U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
crowding out effect U نرخ بهره را بالامیبرد و سبب کاهش هزینههای سرمایه گذاری خصوصی در اقتصاد میشود
palor U اطاق برای گفتگو خصوصی
pelican crossing دکمه ای که با زدن آن عبور و مرور قطع میشود
tendering U وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tender U وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tendered U وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tenderest U وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
fibres U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibre U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fiber U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
air brick U اجر سوراخدار که در داخل ساختمان جهت عبور هواتعبیه میشود
kerb inlet U روزنه یا منفذی که در زیرجدول جهت عبور اب باران تعبیه میشود
transit duty U حقی که بابت عبور کالایی ازکشوری گرفته میشود حق تراتزیت
fpad U هزینه حمل درمقصد پرداخت میشود
freight payable at destination U هزینه حمل در مقصد پرداخت میشود
payment on account آنچه علی الحساب پرداخت میشود
QBE U زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
over the shoulder bombing U نوعی بمباران عمودی که پس از عبور از خط قایم هدف بمب رها میشود
private automatic branch exchange U رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
pos U محلی در مغازه که قیمت کالاها پرداخت میشود
PGP U یات پرداخت از طریق اینترنت انجام میشود
eminent domain U قدرت حکومت برای استفاده از اموال خصوصی جهت عموم
horned scully U مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
premiums U مبلغی که اضافه برقیمت اسمی سهام پرداخت میشود
premium U مبلغی که اضافه برقیمت اسمی سهام پرداخت میشود
conflict of lows U در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
fuse U وسیله محافظت الکتریکی حاوی قط عات کوچک آهنی که پس از عبور توان بالا از آن آب میشود
fused U وسیله محافظت الکتریکی حاوی قط عات کوچک آهنی که پس از عبور توان بالا از آن آب میشود
introducing U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduces U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduce U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduced U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
postpaid U پاکت تمبردار یا امانتی که قبلا مخارج پست ان پرداخت میشود
docl pass U گواهی که پس از پرداخت هزینههای لنگرگاه به صاحب کشتی داده میشود
operating bridge U پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
wet filter U فیلتری که در ان فیلمی ازمایع که روی سطح المنت قرارگرفته مانع از عبور ذرات و و الودگی میشود
difficult terrain U زمین مشکل برای عبور
self- U قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
light-well U [حیاط کوچک برای عبور نور]
air-grating U [پنجره مشبک برای عبور هوا]
boundaries U 6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
boundary U 6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
coroutine U بخشی از برنامه یا تابع که داده را عبور میدهد و سایر توابع همروند را کنترل میکند سپس متوقف میشود
blade cuff U قطعهای که با متصل شدن به ساقه تیغه ملخ باعث افزایش عبور جریان هوا از روی موتور میشود
writes U حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
write U حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
blind dialling U توانایی مودم برای شماره گیری حتی وقتی که خط به نظر خراب است با استفاده از برخی خط وط خصوصی
feather bedding U مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
feather-bedding U مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
burdended U فاصله گرفتن از قایق جلویی برای عبور
firewall U سیستم امنیتی سخت افزار یا نرم افزار بین سرور یا اینترنیت و اینترنت عمومی . سیستم اجازه عبور اطلاعات به اینترنت را میدهد ولی داده ورودی را بررسی میکند پیش از ارسال آن به سرور خصوصی
eye-form U [شکل کیسه ماهی برای عبور نازک نور]
lancet U [پنجره نوک تیز با روزنه ی باریک برای عبور نور]
laced valley U [شیار ساخته شده از کاشی یا تخته سنگ برای عبور آب]
cone penetrometer U وسیله تعیین مقاومت خاک برای عبور و مرور خودروها
CB U مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
offensive weapon U در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
caught short <idiom> U پول کافی برای پرداخت نداشتن
to pound the filed U غیر قابل عبور کردن ازحصاری که برای دیگران غیرقابل عبوراست
asynchronous computer U نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
cash on the barrelhead <idiom> U پولی که برای خرید چیزی پرداخت می شود
point of sale U محل ای در مغازه برای پرداخت قیمتهای کالاها
commision agent U نماینده حق العمل کار نماینده یا عاملی که بصورت درصد به او پرداخت میشود
date of grace U مدت مجاز برای پرداخت سفته و برات پس از سر رسید
You will have to pay duty on this. شما برای این باید گمرکی پرداخت کنید.
an insolvent estate U دارایی یا ملکی که برای پرداخت بدهی بسنده نباشد
moonlight fliting U گریز از خانهای هنگام شب برای رهایی از پرداخت اجاره
strike pay U حقوق ایام اعتصاب که ازطرف سندیکاهای کارگری به اعتصاب کنندگان پرداخت میشود
TCP/IP U پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود
assemble capital stock U بقیه سرمایهای که به محض تقاضا قابل پرداخت است سرمایهای که بر مبنای ان مالیات محاسبه میشود
leases U نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت
lease U نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت
buff stick U بدان پیچیده است و برای پرداخت کردن بکار میبرند
bloop U عبور دادن مغناطیس از روی نوار برای پاک کردن سیگنالهایی که نیازی به آنها نیست
drive U حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drives U حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
Viewdata U سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
charges forward U هزینه هایی که بوسیله مشتری پرداخت خواهد شد مخارج حمل که بعد از تحویل کالا به مشتری از او دریافت میشود
BNC connector U متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
debt finance U افزایش سرمایه از طریق فروش سهام تامین محل برای پرداخت قروض و دیون
licences U اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licence U اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licenses U اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
token bus network U EEEL استاندارد برای شبکههای محلی به صورت کابل توپولوژی باس . ایستگاههای کاری داده را با عبور Token منتقل می کنند
shed stick U چوب هاف [چوبی است نازک تر از کوجی که برای جدا کردن تارها در موقع عبور دادن پود بکار می رود.]
slingshot U مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
slingshots U مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
estates U املاک
estate U املاک
penetrometer U وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
baronage U املاک بارون
domain U املاک خالصه
real estate U املاک و ساختمان
latifundia U املاک وسیع
real estate broker U واسطه املاک
latifundia U املاک زیاد
land register U ثبت املاک
domains U املاک خالصه
men of property U صاحبان املاک
real estate U املاک و مستغلات
estate tax U مالیات بر املاک
seisin U تصرف املاک
seizin U تصرف املاک
structure U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
progress payment U پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
matt U فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matte U فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
wading crossing U عبور از اب درقسمتهای قابل عبور
real account U حساب خرید املاک
real estate agency U بنگاه معاملات املاک
cadastral U مربوط به املاک مزروعی
property tax U مالیات بر املاک و مستغلات
interim financing U پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
cash crop U محصولی که برای فروش فرآوری میشود
stud U حیوانی که برای اصلاح نژادنگهداری میشود
property income U درامد ناشی از املاک ومستغلات
land office U اداره املاک وثبت اراضی
private nuisance U هتک حرمت منازل و املاک
indiction U مالیات پانزده ساله املاک
registration of documents and lands U اداره ثبت اسناد و املاک
this work is palling on me U اینکاردارد برای من خسته کننده یابیمزه میشود
annunciator U ی که برای جلب توجه دیده یا شنیده میشود
truce U وقتی که برای تنفس و استراحت داده میشود
truces U وقتی که برای تنفس و استراحت داده میشود
probationer U زندانی مشروطی که برای کار اعزام میشود
probationers U زندانی مشروطی که برای کار اعزام میشود
energy transition U عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
notice to quit U لغو [فسخ] قرارداد [املاک و مستغلات]
landfalls U دیدار خشکی املاک واراضی موروثی
landfall U دیدار خشکی املاک واراضی موروثی
corsages U دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود
golden handshake U پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود
macs U کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن
golden handshakes U پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود
bulk head U دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
metacompilation U کامپایل که برای تولید کامپایلر دیگر انجام میشود
scratch file U ناحیه کاری که برای کار جاری استفاده میشود
yard man U کسیکه برای اداره کارهای طویله اجیر میشود
mac U کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن
debutant U دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
corsage U دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
usance U مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
dumb well U چاهی که برای کشیدن ابهای روی زمین کنده میشود
built up frog U قطعهای شبیه به قلب که برای ریلها به کار برده میشود
redundant U قطعه اضافی که برای کاری در صورت خطا استفاده میشود
pontage U مالیات یا عوارضی که برای مرمت و نگهداری پلها وصول میشود
verification fire U تیرازمایشی تیراندازی که برای تشخیص خطای توپ انجام میشود
wine palm U هرنوع نخلی که ازمیوه ان برای شراب کشی استفاده میشود
prompts U نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
dry ginger U نوشیدنیکف دارکه برای مخلوط کردن ویسکی باسایرنوشیدنیهااستفاده میشود
prompt U نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
seeks U بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
contact party U گروهی که برای کسب اطلاعات از یک یکان به جلو اعزام میشود
seeking U بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
prompted U نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
seek U بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
acrylic lacquer لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود
cadastre U مامور ثبت وممیزی املاک مزروعی وغیر منقول
core binder U ماده چسبی که برای تقویت به ماسه ریخته گری اضافه میشود
break up value U قیمتی که برای رهایی از کالای متروکه یا ازمد افتاده تعیین میشود
retrorocket U راکتی که برای مخالفت باحرکت رسانگر بطرف جلوروی ان نصب میشود
sequential access U صف بلاکهای منتظر برای پردازش , که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی میشود
toner U محفظه پلاستیکی برای تونر پودری که در چاپگر لیزری استفاده میشود
payola U وام غیر مستقیم ومخفی که برای کارهای تجارتی داده میشود
Good grief! <idiom> U این کلمه برای نشان دادن تعجب (چه خوب چه بد)استفاده میشود
slow pill U ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود
assessed value U ارزشی که به منظور خاص برای یکی از اقلام دارایی معین میشود
sub woofer U هرتز , که در دستگاههای معمولی برای افزایش کیفیت صدا استفاده میشود
debutant U نوازنده یا ناطقی که برای نخستین بار در جلو عموم فاهر میشود
takedown U مدت زمانی که یک وسیله جانبی آماده برای کار دیگری میشود
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com